قدرت تخیل PIQ
تخیل توانایی شکل گیری تصویر ذهنی از چیزی است که از طریق حواس پنجگانه درک نمی شود. قدرت تخیل توانایی برای ساختن صحنه های ذهنی از اشیاء یا رویدادهایی است که وجود ندارند.
هر کس دارای درجه خاصی از توانایی تخیل است. تخیل در درجه های مختلف در افراد مختلف تجلی پیدا می کند. در بعضی از موارد بسیار توسعه یافته است و در برخی دیگر به شکل ضعیف تری دیده می شود.
تخیل باعث می شود که یک دنیای کامل را در ذهن تجربه کنیم. این امکان را می دهد که از منظر متفاوت به موقعیت ها نگاه کنیم، و از نظر ذهنی گذشته و آینده را کاوش کنیم.
این توانایی در اشکال مختلفی تجلی می یابد که یکی از آنها رویاپردازی است. اگرچه رویاپردازی بیش از حد ممکن است فرد را غیر عملی جلوه دهد، اما با شرایطی خاص و عدم تداخل با فعالیت های روزانه باعث آرامش و رهایی موقت از استرس می شود.
در تصورات خود، می توانید بدون هیچ گونه مانعی در هر نقطه با سرعت نور حرکت کنید.
ویژگی های تخیل
تخیل سازنده و ایجاد کننده است
تخیل تجربیات گذشته را به الگویی جدید تبدیل می کند. در واقع با استفاده از تخیل تجربیات گذشته صرفا بازتولید نمی شوند بلکه آنها با هم ترکیب شده و تبدیل به یک عنصر جدید می شوند.
شما در گذشته گل رز و رنگ آبی را درک کرده اید، اما هرگز گل رز آبی نیست. اما می توانید تصویر گل رز و تصویر رنگ آبی را بازتولید کنید و آنها را در تصویر یک گل رز آبی ترکیب کنید.
تخیل مبتنی بر دستکاری ذهنی است
وود ورث تخیل را دستکاری ذهنی می نامد زیرا فرد واقعیت هایی را که قبلاً مشاهده کرده بود را بازخوانی می کند و در حال حاضر به الگویی جدید در تخیل می پردازد. به عنوان مثال یک پری دریایی از زن و ماهی تشکیل شده است.
تخیل مبتنی بر انگیزه است
تخیل تحت تأثیر خواسته های ماست. تخیل فرایندی از فعالیت آزمایش و خطا به منظور برآوردن یک خواسته است. در واقع یک شیوه سازگاری با یک وضعیت ایده آل است. تخیل وسیله ای برای دستیابی به اهداف دست نیافتنی است.
انواع تخیل
تخیل منفعل (Passive Imagination)
ذهن در هر زمان کاملاً منفعل نیست. وقتی هوشیار است، تا حدی فعال است. در تخیل غیرفعال ذهن نسبتاً منفعل می شود و از هیچ اراده ای برای ساخت تصاویر استفاده نمی کند.
تصاویر به خودی خود می آیند و به طور خودکار توسط نیروهای ذهنی ترکیب می شوند. به عنوان مثال؛ وقتی در خواب روزانه فرو می رویم و چیزهایی را در ذهن می پرورانیم تخیل ما غیر فعال است.
تخیل فعال (Active Imagination)
در تخیل فعال، ذهن خود را برای تصویر کردن به کار می گیریم. تلاش می کنیم تا محتوای تجربیات گذشته را دریافت نموده و آنها را با الگوهای جدید ترکیب کنیم. در این نوع تخیل تصاویر به طور خودکار توسط ذهن ترکیب نمی شوند.
ذهن به طور فعال انتخاب می کند که برخی از عناصر را به ذهن آورده و یا برخی را از ذهن خارج نموده تا نهایتا تصویر جدیدی را ایجاد نماید. به عنوان مثال؛ هنگامی که مقاله ای می نویسیم، تلاش می کنیم تا به یادآوری عناصر مرتبط با دانش گذشته پرداخته و آنها را به روشی تازه مرتب نماییم.
تخیل پذیرا (Receptive Imagination)
در تخیل پذیرا، ذهن تلاش می کند صحنه ای را که شرح داده شده، تصور کند. مواد تخیل و ترتیب ترکیب آنها از بیرون ذهن فراهم می شود. وقتی داستان، رمان، درام، شعر، تاریخ، سفرهای جغرافیایی و … را می خوانیم، تخیل پذیرایانه ای داریم که در آن عناصر ساخت تصاویر را از خارج دریافت می کنیم.
تخیل خلاق (Creative Imagination)
در تخیل خلاق، ذهن موقعیت تخیلی را ایجاد می کند. در این حالت ذهن تصویر جدیدی از موادی که از درون خود دریافت می کند را ایجاد نموده و آنها را با نظم تازه ای مرتب می کند. هنگامی که یک مهندس نقشه ساختمان را می سازد، تخیل خلاق دارد. وقتی یک رمان نویس حوادث داستان خود را در یک طرح قرار می دهد، او تخیل خلاق را انجام می دهد.
تصور عقلی (Intellective Imagination)
تخیل عقلی در خدمت دانش است. بنابراین به آن تخیل شناختی نیز گفته می شود. تخیلی که درگیر ساخت و ساز فکری است تخیل عقلانی نامیده می شود. هنگامی که نیوتن برای فرض سقوط اجساد به زمین به فرضیه گرانش رسید، تخیل عقلی داشت.
تخیل عملی (Practical Imagination)
تخیل عملی در خدمت برخی از اهداف عملی است. این نوع تخیل با شرایط عینی کنترل می شود. تخیل عملی برای تحقق یک هدف خاص، باید شرایط واقعی جهان خارجی را برآورده کند. وقتی نقشه هایی برای پیک نیک، مسافرت و غیره تهیه می کنیم، تخیل عملی داریم. این نوع تخیل نیازهای عملی زندگی ما را برآورده می کند.
تخیل زیبایی شناختی (Esthetic Imagination)
تخیل زیبایی شناختی انگیزه زیبایی شناختی ما را برآورده می کند. این امر به سمت ارضای احساسات سوق می یابد. این نوع تخیل نیاز عملی را برآورده نمی کند و به دانش ما نمی افزاید.
این تخیل در واقع اشتیاق ما برای حس زیبایی شناختی است. ارزش این نوع در خود ان نهفته است و مستقل از ارزشهای عینی است. وقتی یک نقاش نقاشی می کند، تخیل زیبایی شناختی دارد. وقتی یک نوازنده آهنگی را تنظیم می کند، از تخیل زیبایی شناختی استفاده می کند.
توجه- تخیل تنها یک استعداد ذاتی نیست، بلکه روش ها و تمرین هایی وجود دارد که می توان قدرت آن را افزایش داد.
اشکال مختلف تخیل
براساس گفته های ناپلئون هیل دو شکل از تخیل وجود دارد: تخیل مصنوعی و تخیل خلاق.
-
تخیل مصنوعی
از طریق تخیل مصنوعی، ما بین مفاهیم، ایده ها یا برنامه های ناشی از تجارب / دانش گذشته پیوند برقرار می کنیم و آنها را در ترکیب های جدید قرار می دهیم تا اساساً چیز جدیدی را از چیزهای قدیمی “خلق” کنیم.
تخیل مصنوعی به ما کمک می کند تا اطلاعات قدیمی را بر اساس اطلاعات جدید پردازش کنیم و افکار را با هم جمع کنیم تا ایده ای کامل تر شکل گیرد. وقتی مشکلی با تخیل مصنوعی قابل حل نباشد، ما فرصت بسیار خوبی برای توسعه و استفاده از تخیل خلاق خود داریم.
-
تخیل خلاق
از طریق تخیل خلاق، ما با افکار جدیدی ارتباط برقرار می کنیم که به گذشته اطلاعاتی و دانشی ما بر نمی گردد. در تفکر خلاق مفاهیم، ایده ها ازدانش قبلی نشات نمی گیرد بلکه عناصری نو در ذهن ما ایجاد می شود که با ترکیب و پرورش آن می توانیم ایده خلاقانه ای را بیان نماییم. تخیل خلاق باعث ایجاد چیزهایی می شود که می تواند تعجب و تشویق همگان را برانگیزاند.
تخیل فقط با دیدن تصاویر در ذهن محدود نمی شود بلکه شامل تمام حواس پنجگانه و احساسات می گردد. می توان صداها، مزه ها، بوها، احساسات و هیجانات را به خوبی تصور کرد.
اهمیت و تاثیرات تخیل
-
لذت و شادکامی
تخیل باعث لذت انسان می شود. او می تواند صحنه های گذشته را با لذت زیاد به یاد آورد. فرد با تخیل می تواند تجربیات آینده پر از شادی را پیش بینی کند و از آنها لذت ببرد. افراد با تخیل می توانند به راحتی توصیفاتی از چیزهای خاص را دنبال کنند و از تجربه آن حس خوبی به دست آوردند.
-
بهود روابط اجتماعی
افراد می توانند روایتگر حوادث باشند و دیگران را به خود جذب نمایند. با توجه به تصاویر واضح و روشن ناشی از تخیل می توانیم زبان خود را گیرا سازیم. تخیل باعث افزایش شوخ طبعی، طنز و اثرگذاری می شود. افراد با قدرت تخیل می توانند دلایل ظریف معنا، مثال ها، استعاره ها، افسانه ها و موارد مشابه را درک کنند.
-
همدلی
همدلی، توانایی درک احساسات و هیجانات دیگران است. همدلی به توانایی قرار دادن خود به جای دیگران اشاره دارد و این نیازمند تخیل است. بنابراین همدلی به تخیل بستگی دارد. همچنین همدلی با شخصیت های خیالی باعث لذت بردن از یک درام می شود. کودکان می توانند با استفاده از تصاویر تخیلی خود از داستانهای مردم سرزمین های دیگر و زمان های دیگر لذت ببرند.
-
کار خلاقانه
ایجاد صحنه های جالب، ساختن طرح های زیبا، اختراع ماشین آلات و مواردی از این دست به تخیل خلاق بستگی دارد. مهندسی، معماری، مجسمه سازی، نقاشی، موسیقی، شعر، درام و رمان از تخیل خلاق استفاده می کند.
نقش تخیل در سلامت روان
تخیل نقش مهمی در سلامت روان ایفا می کند. توانایی تامل در مورد چیزهایی که در واقع اتفاق نمی افتد می تواند به مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و هذیان کمک کند. تخیل همچنین می تواند نقش مهمی در رهایی از مشکلات روانی داشته باشد.
برخی از متخصصان و روانشناسان، مراجعین خود را ترغیب می کنند تا با استفاده از تخیل شان حالت ها و شرایط مثبت و شاد را در ذهن خود تجسم نمایند. تخیل می تواند ابزار مهمی در مدیتیشن و ریلکسیشن برای رهایی ذهن از نگرانی ها و تشویش های زندگی باشد.
تخیل از اهمیت ویژه ای برای برخی از روانشناس از جمله کارل یونگ برخوردار بود. وی بر اهمیت تاثیر رویاها در ذهن ناخودآگاه تأکید می کرد. رویاها نیز نوعی تخیل هستند چرا که آنها تصاویر، صداها و بوهایی را نشان می دهند که در واقع وجود ندارند.
بنابراین بسیاری از روانشناسان از تخیل به عنوان یک ویژگی برای دستیابی به فرایندهای ذهنی افراد و حل مشکلات و عقده های آن ها استفاده می کنند.